بخش ۳۰
مسلما در مسیر رو به رشد زندگی، ما یک سری انتظارات منطقی و سازنده از خود و دیگران داریم که باعث می‌شوند ما انگیزه ادامه راه را برای رسیدن به یک هدف داشته باشیم.
اما با توجه به مطالبی که در جلسات قبل افزایش خودباوری و عزت نفس عنوان شد، لازم است که بتوانیم با شناخت محدودیت‌ها بین انتظارات منطقی و انتظارات رنج‌آور خودمان تفاوت قائل شویم. زمانی که خواسته و یا ترجیح ما به یک “باید” تبدیل می‌شود، به خصوص در قبال دیگران؛ برای خودمان یک انتظار رنج‌آور ایجاد می‌کنیم. مثل مواقعی که با خودمان فکر می‌کنیم شخصی باید کاری را انجام دهد چون به من بدهکار است و یا برعکس، خودمان را زیر دین کسی می‌دانیم و به همین علت یک “باید” غیرقابل تصور برای خودمان می‌سازیم.
اگرچه متعهد بودن، از افراد شخصیت بهتری می‌سازد، اما این تعهد زمانی ارزشمند می‌شود که ما و دیگران نه به اجبار، بلکه از روی عشق و احترام به یکدیگر متعهد باشیم. وقتی فکر می‌کنید که دیگران به شما مدیون هستند، این امر شما را خود به خود در وضعیت وابستگی قرار می‌دهد. وابسته بودن به اینکه تمام تقاضاهای شما از آن‌ها با پاسخ مثبت مواجه شود و این به معنی نفی انتظارات منطقی است.
خیلی از ما به طور پنهان و کاملا ناخودآگاه در این حالت به سر می‌بریم به همین علت همواره لازم داریم تا آن‌ها قدم اول را بردارند، آن‌ها پیشنهاد دعوت بدهند و آن‌ها تلفن بزنند. اگر ما به چیزی نیاز داریم لازم است که خودمان اقدام کنیم و البته که قبل از آن بایستی بتوانیم نیازهای خود را از ترجیحات و خواسته‌های خود جدا کنیم و آنوقت برای انتظارات منطقی خودمان برنامه‌ریزی و اولویت‌بندی داشته باشیم.
این مسیر ما را به سمت استقلال و عدم وابستگی سوق می‌دهد و مسلما برای ما آزادی به ارمغان می‌آورد. اتفاق جالبی که در این پروسه رخ می‌دهد این است که اغلب و درست در همان موقع یعنی زمانیکه ما درک درست‌تری از خودمان، نیازهایمان، خواسته‌هایمان و توقعات خود داریم، قادر می‌شویم که درک درست‌تری از دیگران داشته باشیم و شاهد این خواهیم بود که به جای اینکه انتظار داشته باشیم دوستمان داشته باشند، بیشتر دیگران را دوست داریم.
دیگران را مدیون خودتان ندانید، خودتان را هم زیر دین هیچکس نپندارید. متعهد باشید و عاشق.
بخش ۳۱
اغلب ما تعریف درستی از دوست داشتن دیگران نداریم و اکثر مواقع کنترل کردن را با دوست داشتن اشتباه می‌گیریم. فشار آوردن به دیگران به این اسم که مراقبشان هستیم، ایجاد کشمکش می‌کند و مسلما باعث دوری ما از یکدیگر می‌شود.
انتظارات اضافی خودتان را رها کنید و بگذارید بگذرد و از آن لذت ببرید. این سرود زندگی است، سرودی که فقط زمانی می‌توانید با آن هم نوا شوید که به اندازه کافی برای خودتان ارزش قائل باشید انتظارات منطقی از خودتان داشته باشید. تا وقتی برای خودتان ارزش قائل نباشید، محال است بتوانید این کار را برای دیگران هم انجام دهید.
برای پی بردن به ارزش واقعی خودتان لازم است که از نقاط قوت و ضعف خود آگاه باشید و بدانید که چطور باید در جهت بهبود شرایط قدم بردارید. افراد ارزشمند می‌دانند که برای بهبود شرایطشان قدم بردارند.
این یک تصور اشتباه است که افراد خوب بدون نقطه ضعف زندگی می‌کنند. این تصور همواره این احساس را به ما می‌دهد که به قدر کافی خوب نیستیم چون همه ما مواردی را داریم که لازم است در آن‌ها قوی‌تر شویم. دیدگاه ما نسبت به نقاط قوت و ضعف خود و مسیر انتخابی ما برای تقویت خودمان و داشتن انتظارات منطقی ، میزان ارزشمندی ما را تعیین می‌کند.
مسلما مطمئن‌ترین راه برای بهبود نقاط ضعف تکیه بر مواردی است که ما در آن قدرتمند هستیم. یعنی اینکه ما بتوانیم اول توانایی‌های خودمان را بسنجیم و پیدا کنیم. اغلب اوقات وقتی از افراد می‌خواهم که فهرستی از نقاط ضعف و قوت خودشان تهیه کنند، به نکته جالب بر می‌خورند؛ برای اینکه متوجه شوید آن چه نکته جالبی است لازم است که همین الان برای نوشتن لیست نقاط ضعف و قوت خودتان اقدام کنید.
آیا مواردی که در لیست نقاط ضعف خودتان نوشته‌اید همیشگی هستند یا گاه و بی‌گاه دچار آن‌ها می‌شوید. مواردی که در لیست نقاط قوت خود نوشته‌اید چطور؟ آیا آن‌ها همیشه در مورد شما حقیقت دارند یا فقط گاهی اوقات؟
در واقع ما دو تا فهرست داریم، یک فهرست از نقاط ضعف اتفاقی و یک فهرست از نقاط قوت و ضعف دائمی. شما بعد از تهیه لیست دائمی خودتان می‌توانید تشخیص دهید که در چه وضعیتی هستید. اگر لیست نقاط ضعف شما خیلی طولانی‌تر از نقاط قوت شماست، یعنی شما هنوز درگیر انتظارات رنج‌آور خودتان هستید. اما به هر حال قرار است که توجه بیشتری به نقاط قوت خودتان داشته باشید چون فقط با تکیه بر آن‌ها قادر هستید که شرایط خودتان را بهتر کنید و انتظارات منطقی داشته باشید. بهبود شرایط شما در دست هیچکس دیگری نیست.
پس سعی کنید چند روزی لیست نقاط قوت خودتان را تقویت کنید. از دوستان و آشنایان خود بخواهید که نقاط قوت شما را یادآوری کنند و آن‌ها را به لیست خود اضافه کنید. سعی کنید آن‌ها را به تعدادی برسانید که بتوانید با تکیه بر آن‌ها برای خودتان انگیزه تغییر ایجاد کنید.